قیمت و خرید سیر سیاه برای سرطان|فروشگاه من و تو خرید

و درِ کهف سوی ناحیهء شمال بود و چون چنین بود که برآمدن خورشید بر دست راست بود و چون فروشود از دست چپ کهف بود و

توسط DOSTEMANSALAM در 29 آبان 1400
و درِ کهف سوی ناحیهء شمال بود و چون چنین بود که برآمدن خورشید بر دست راست بود و چون فروشود از دست چپ کهف بود و باد شمال و هوا اندرو فزود تا مرده اندر وی نپوسد، و ایشان در این سیصدونه سال در آن غار بودند و دقیانوس بمرد و ملکان دیگر آمدند و بشام از یونانیان و باز ملک از دست ایشان بشد و بدست رومیان افتاد و نخستین ملک روم شام بگرفت و عیسی بن مریم علیه السلام آن زمان بیرون آمد و حدیث اصحاب الکهف بنی اسرائیل را بگفت و گفت باز زنده شوند و خلق ایشان را ببیند و باز بمیرند تا خلق را بدید آمد و هرکه بشک است اندر بعث که خدای تعالی مرده زنده کند در بعث یقین شود و بداند که وعدهء خدای تعالی حق است که ایشان را زنده کند. نانوا مردی عام بود و دقیانوس را نشناخت، گفت این ملک را ندانم که تو همی گویی، ملک ما فلان است که گفت چه دین دارد و کرا پرستد، اندر این حدیث بودند که یکی از سرهنگان ملک شهر دررسید و سخن ایشان بشنید و یملیخا را نزد ملک برد، ملک قصهء او بشنید و آن درم بدیدند، بدانستند که اصحاب الکهف است که در انجیل قصهء ایشان خوانده بودند، علما و خوانندگان انجیل گرد کردند تا آن قصه از یملیخا بشنیدند و بگفت که من و یاران من دی روز از این شهر بیرون رفتیم از بیم دقیانوس و از وی بگریختیم و به فلان کوه به غاری اندر شدیم و امروز من برخاستم و بیامدم که بدین درم ایشان را طعام خرم و زاد برگیریم و امشب برویم، آن انجیل خوانان بدانستند که ایشان اصحاب الکهف اند، پس ملک یملیخا را گفت ای جوانمرد بشارت باد تو را که دقیانوس بمرد و از روزگار او تا این ساعت سیصدونه سال است و خدای عزوجل پیغمبری فرستاد نام او عیسی با کتاب خویش از آسمان و قصهء شما در انجیل پدید است و ما خدا را پرستیم و به دین عیسی اندریم و شما را همی جستیم و چشم میداشتیم تا کی بیرون آیید از کهف، اکنون یاران تو کجایند؟ و حمدالله مستوفی آرد: اصحاب الکهف معاصر ملوک طوایف بودند در شام بحدود طرطوس، در شهر ایشان ملکی بت پرست بود یونانی دقیانوس نام. و بلعمی آرد: و از عجایبها که بوقت ملوک طوایف بوده یکی حدیث اصحاب الکهف است که خدای تعالی بقرآن اندر یاد کرد و گفت ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم.(5) و این اصحاب الکهف مردمانی بودند بشهری از شهرهای شام و ملک آن شهر بت پرست بود با مردمان آن شهر و مر ایشان را که اصحاب الکهف بودند خدای عزوجل راه نمود و آن ملک را نام دقیانوس بود از ملوک یونانیان وقتی که ملک بدست یونانیان بود از پس ذوالقرنین تا به رومیان افتاد ایشان از میان همه مسلمان شدند و خدای را بشناختند و شش تن بودند، پس خبر ایشان به دقیانوس گفتند و دقیانوس ایشان را بخواند و گفت شما کرا پرستید؟ ایشان کیش خود پیش دقیانوس آشکار کردند و خدای عزوجل دل ایشان نگاه داشت تا نترسیدند، گفت خدای ما خدای آسمان و زمین است و ما بجز او خدای را نخوانیم و ندانیم و اگر جز این گوییم باطلست چنانکه خدای عزوجل فرمود و ربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السموات و الارض(6) و ربطنا، یعنی شددنا علی قلوبهم اذ قاموا علی ارجلهم. 1) بمعنی صاحبان غار، و ایشان هفت تن بودند از دوستان حق که از خوف دقیانوس نام پادشاهی ظالم از شهر گریخته در غاری پنهان شده بخفتند و سگی بمحبت ایشان همراه بود بحکم الهی بعد سه صد سال بیدار شده باز بخفتند باز بقیامت خواهند برخاست. این هفت کس و سگ در غاری شدند و بخفتند ملک الموت روحشان قبض کرد سیصد و نه سال مرده بودند بعد از عیسی زنده شدند از احوال روزگار خبر نداشتند اما مردم از عیسی علیه السلام احوال ایشان شنیده بودند که زنده خواهند شد، یکی از ایشان بشهر رفت تا طعام خرد، خباز چون درم او بنام دقیانوس دید او را پیش ملک شهر برد ملک احوال او تفحص نمود نشانها بازداد ملک و اهل شهر با او به در غار شدند تا یاران او دریابند، او در غار رفت و حال با یاران بگفت. و صاحب المنجد آرد: اصحاب کهف یا اهل کهف یا غارنشینان تنی چند بودند که پرستش بت ها را فروگذاشتند و به مذهب مسیح گرویدند، آنگاه از ستمگری دقیانوس (یا داقیوس) امپراتور ستمگر روم به غاری پناه بردند و در آنجا به خواب فرورفتند و پس از سالیان دراز بیدار شدند. شواهدی مبنی بر اثرات درمانی سیر سیاه از جمله ضد سرطان، ضد چاقی، سیستم ایمنی بدن، هیپولیپیدمی، آنتی اکسیدان، محافظت کننده سلولهای کبدی و اثرات محافظت کننده عصبی در چند دهه گذشته گزارش شده است؛ سیر سیاه به عنوان یک عامل مهم چربی سوز و کاهش وزن شناخته می شود. سیر نیز به خاطر خواص ضد التهابی و ضد باکتریاش به عنوان درمان خانگی عالی برای ورم غدد لنفاوی شناخته میشود. بهترین سیرها در فصل بهار رشد میکنند و این فصل، مناسبترین زمان برای تهیه سیرترشی است. این قسم به جان بچه بار اول و در کارگزینی فرمانداری، چنان در دل موقعیت نشسته و گذرا اجرا شده که تکرارش در بافتی جدیتر و پرتنشتر، هم هولآور است و هم انذاردهنده. یملیخا را بفرستادند، چون یملیخا بشهر اندر آمد خانه ها و بازارهای شهر را نمیشناخت و مردمان را دید که نماز همی کردند، عجب آمدش به یک روز این همه خلق چنین شدند، بنزدیک نانوا شد و آن درم بیرون کرد و آن درم بزرگ بود نه از ضرب آن زمان، نانوا گفت این درم از کجا آوردی؟ اگر شما این مقاله آموزنده را دوست داشتید و می خواهید اطلاعات بیشتری در مورد سیر سیاه شرکت oab لطفا از سایت ما دیدن کنید.
آخرین مطالب